آشنایی 1 2 3 4 5 reza بازدید : 192 جمعه 02 اردیبهشت 1390 نظرات (0) وقتی با تو آشنا شدم؛ درخت مهربانیت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را ندیدم. معجون زیبایت آنقدر شیرین بود که هر چه نوشیدم نتوانستم تمامش کنم. و دریای عشقت آنقدر وسیع بود که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببینم و سرانجام در آن غرق شدم....
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات